با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Nepenthe

nɪˈpenθiː neˈpenθɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
داروسازی داروی غم‌زدا، داروی آرام‌بخش (دارویی که در گذشته برای فراموشی غم‌واندوه استفاده می‌شد)
- She sought solace in nepenthe, hoping it would ease the ache of her heart.
- او به‌دنبال مسکنی در داروی آرام‌بخش بود، به این امید که درد دلش را کاهش دهد.
- The apothecary crafted a potent nepenthe.
- داروساز یک داروی غم‌زدای قوی ساخت.
noun countable uncountable
تسلی‌بخش، آرام‌بخش (چیزی که غم‌وغصه را بزداید)
- The therapist recommended yoga and meditation as a nepenthe to ease her anxiety and stress.
- درمانگر یوگا و مراقبه را به‌عنوان یک آرام‌بخش برای کاهش اضطراب و استرس او توصیه کرد.
- The painting was a nepenthe for the artist's troubled mind.
- نقاشی کردن برای ذهن آشفته‌ی هنرمند، آرام‌بخش بود.
- The sound of the rain created a nepenthe for the sleepless night.
- صدای باران حس تسلی‌بخشی برای شب بی‌قراری به وجود آورد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت nepenthe

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nepenthe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nepenthe

لغات نزدیک nepenthe

پیشنهاد بهبود معانی