امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Neuron

ˈnʊrɑːn ˈnjʊərɒn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
رشته مغزی و ستون فقراتی، یاخته عصبی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد neuron

  1. noun A cell that is specialized to conduct nerve impulses
    Synonyms:
    nerve-cell

ارجاع به لغت neuron

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «neuron» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/neuron

لغات نزدیک neuron

پیشنهاد بهبود معانی