امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Newsboy

ˈnjuːzboɪ ˈnjuːzboɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
پسر روزنامه‌فروش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد newsboy

  1. noun A boy who delivers newspapers
    Synonyms:
    paperboy papergirl carrier paper carrier newsy

ارجاع به لغت newsboy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «newsboy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/newsboy

لغات نزدیک newsboy

پیشنهاد بهبود معانی