امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Next-door

ˈnekst ˈdɔr ˌnekst ˈdɔːr ˌnekst ˈdɔː
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در حالت اسم (Noun) و قید (Adverb): next door

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective B1
بغلی، کناری، دیواربه‌دیوار، مجاور، پهلویی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- He lives in the next-door building.
- او در ساختمان کناری زندگی می‌کند.
- My next-door neighbor has a beautiful garden that I can see from my window.
- همسایه‌ی دیواربه‌دیوار من باغ زیبایی دارد که از پنجره می‌توانم آن را ببینم.
adverb
خانه‌ی بغلی، در همسایگی، خانه‌ی مجاور، خانه‌ی پهلویی، خانه‌ی دیواربه‌دیوار
- A Kurdish couple have just moved in next door.
- یک زوج کرد به‌تازگی به خانه‌ی دیواربه‌دیوار نقل‌مکان کرده‌اند.
- The bakery next door has the most delicious pastries.
- نانوایی دیوار به دیوار خوشمزه‌ترین شیرینی‌ها را دارد.
noun uncountable informal
انگلیسی بریتانیایی همسایه (دبواربه‌دیوار)
- I borrowed some sugar from my next door.
- از همسایه‌ام مقداری شکر قرض گرفتم.
- My next door is nice.
- همسایه‌ام خوب است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد next-door

  1. adverb At or in or to the adjacent residence
    Synonyms:
    in the adjacent house in the adjacent apartment

ارجاع به لغت next-door

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «next-door» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/next-door-2

لغات نزدیک next-door

پیشنهاد بهبود معانی