امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Nickel-and-dime

ˈnɪkəlændˈdaɪm ˈnɪkəlændˈdaɪm ˈnɪkələnddaɪm ˈnɪkələnddaɪm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive verb - intransitive adjective
(آمریکا و کانادا) کم‌هزینه، کم‌خرج، ارزان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a nickel-and-dime project
- طرح کم‌هزینه
verb - transitive verb - intransitive adjective
(آمریکا و کانادا) کم‌ارزش، ناچیز، بی‌اهمیت، فرعی، جزئی، خرده
verb - transitive verb - intransitive adjective
(آمریکا و کانادا) کم پول خرج کردن، خرده‌خرده، خرده پول دادن، پول کمی صرف (کاری) کردن
- He is nickel-and-diming his creditors.
- او به طلبکاران خود صنارصنار پول پس می‌دهد.
adjective verb - transitive verb - intransitive
(آمریکا و کانادا) (با اقدام ناکافی و صرفه‌جویی بیجا) تضعیف کردن، فرسودن، خراب کردن
پیشنهاد بهبود معانی

Idioms

ارجاع به لغت nickel-and-dime

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nickel-and-dime» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nickel-and-dime

لغات نزدیک nickel-and-dime

پیشنهاد بهبود معانی