امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Nodular

ˈnɑːdʒələr ˈnɒdjʊlə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
گره‌دار، ورم‌کرده، قلنبه‌شده، گره‌گره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nodular

  1. adjective Having nodules or occurring in the form of nodules
    Synonyms:
    nodulated noduled

ارجاع به لغت nodular

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nodular» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nodular

لغات نزدیک nodular

پیشنهاد بهبود معانی