با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Nook

nʊk nʊk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
کنج، گوشه، جای دنج، تورفتگی دیوار
- every nook and cranny
- (محاوره) همه‌ی سوراخ و سمبه‌ها، هر سوراخی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nook

  1. noun corner, cubbyhole
    Synonyms: alcove, byplace, cavity, compartment, cranny, crevice, den, hideout, hole, inglenook, niche, opening, quoin, recess, retreat

ارجاع به لغت nook

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nook» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nook

لغات نزدیک nook

پیشنهاد بهبود معانی