امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

North Pole

ˌnɔːrθ ˈpoʊl ˌnɔːθ ˈpəʊl
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: the North Pole

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
جغرافیا قطب شمال

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- Santa Claus is said to live at the North Pole.
- گفته می‌شود که بابانوئل در قطب شمال زندگی می‌کند.
- The North Pole is surrounded by Arctic waters.
- قطب شمال توسط آب‌های اقیانوس منجمد شمالی احاطه شده است.
- The North Pole is covered in ice and snow year-round.
- قطب شمال در تمام طول سال پوشیده از یخ و برف است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد North Pole

  1. noun the point on the earth's surface that is furthest north

ارجاع به لغت North Pole

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «North Pole» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/north-pole

لغات نزدیک North Pole

پیشنهاد بهبود معانی