با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

(not) Make Heads Or Tails Of Something

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom informal
فهمیدن، درک کردن، سر درآوردن از چیزی (معمولاً به‌صورت منفی می‌آید)
- I can't make heads or tails of this math problem.
- نمی‌توانم از این مسئله‌ی ریاضی سر دربیاورم.
- I can't make heads or tails of this confusing situation.
- نمی‌توانم این وضعیت گیج‌کننده را درک کنم.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت (not) make heads or tails of something

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «(not) make heads or tails of something» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/not-make-heads-or-tails-of-something

لغات نزدیک (not) make heads or tails of something

پیشنهاد بهبود معانی