با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Notebook

ˈnoʊtbʊk ˈnəʊtbʊk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    notebooks

معنی‌ها

noun countable B2
کتابچه یادداشت، دفتر یادداشت، دفتر تکالیف درسی
noun countable
کامپیوتر کامپیوتر کوچک (کوچک‌تر از لپ‌تاپ)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد notebook

  1. noun writing tablet
    Synonyms: binder, blotter, daybook, diary, exercise book, journal, log, loose-leaf notebook, memo book, pad, scratch pad, spiral notebook, workbook

ارجاع به لغت notebook

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «notebook» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/notebook

لغات نزدیک notebook

پیشنهاد بهبود معانی