امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Nothing

ˈnʌθɪŋ ˈnʌθɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb pronoun A2
هیچ، نیستی، صفر، بی‌ارزش، ابداً

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- She said nothing.
- او هیچ نگفت.
- They found nothing in his pockets.
- در جیب‌های او چیزی نیافتند.
- Nothing happened.
- هیچ اتفاقی نیفتاد.
- There is nothing else on the table.
- چیز دیگری روی میز نیست.
- Nothing gives me more pleasure than the poetry of Hafez.
- هیچ‌چیزی برایم لذت‌بخش‌تر از شعر حافظ نیست.
- She is nothing to me.
- او برایم مهم نیست.
- That he would become king was nothing surprising.
- پادشاه شدن او اصلاً شگفت‌انگیز نبود.
- Nothing daunted, they jumped into the icy water.
- بدون هیچ‌گونه ترس پریدند توی آب یخ‌زده.
- In our office, he is a nothing.
- در اداره‌ی ما او هیچ (یا هیچ‌کاره) است.
- I got this newspaper for nothing.
- این روزنامه را رایگان به دست آوردم.
- He is nothing but a thief.
- او جز دزد چیز دیگری نیست.
- He is nothing if not determined.
- او بسیار مصمم است.
- It's nothing short of robbery.
- چیزی از دزدی کم ندارد (دزدی است).
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nothing

  1. noun emptiness
    Synonyms:
    annihilation aught bagatelle blank cipher crumb diddly duck egg extinction fly speck goose egg insignificancy naught nihility nix no thing nobody nonbeing nonentity nonexistence not anything nothingness nought nullity obliteration oblivion scratch shutout trifle void wind zero zilch zip zippo zot
    Antonyms:
    something
  1. noun emptiness, nonexistence
    Synonyms:
    annihilation aught blank cipher extinction fly speck insignificancy naught nihility nobody nonbeing nonentity not anything nought nullity obliteration oblivion shutout trifle void wind zero zilch zip
    Antonyms:
    capacity fullness

Collocations

  • nothing but

    چیزی به چیز دیگری به غیر از، فقط

Idioms

  • in nothing flat

    (عامیانه) در کوتاه‌ترین مدت، در یک آن

  • nothing doing

    نه، هرگز، ابداً، بیخود اصرار نکن!

  • nothing to it

    آسان (است)، اشکال ندارد، مثل آب خوردن

  • nothing ventured nothing gained

    تا مخاطره نکنی به جایی نخواهی رسید، هر که طاوس خواهد جور هندوستان کشد

  • nothing will come of nothing

    نتیجه‌ی هیچ فقط هیچ است، اگر هیچ‌کاری نکنی، هیچ‌چیزی هم به‌دست نخواهی آورد

ارجاع به لغت nothing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nothing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nothing

لغات نزدیک nothing

پیشنهاد بهبود معانی