با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Nuance

ˈnuːɑːns ˈnjuːɑːns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
فرق جزئی، اختلاف مختصر، نکات دقیق و ظریف
- a rich artistic performance, full of nuance
- برنامه‌ی هنری سرشار از ریزه‌کاری
- Words that have the same meanings with different nuances.
- واژه‌هایی که هم‌معنی هستند؛ ولی از نظر فحوا با هم فرق دارند.
- nuances of language
- فحوای کلام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nuance

  1. noun slight difference; shading
    Synonyms: dash, degree, distinction, gradation, hint, implication, nicety, refinement, shade, shadow, soupçon, subtlety, suggestion, suspicion, tinge, touch, trace

ارجاع به لغت nuance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nuance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nuance

لغات نزدیک nuance

پیشنهاد بهبود معانی