امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Off Duty

ˈɒfˈduːti ɒfˈdjuːti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

collocation B2
فارغ از کار، مرخص

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد off duty

  1. adjective, adverb not working
    Synonyms:
    at liberty on furlough on holiday on leave on one's own time on sabbatical on vacation

ارجاع به لغت off duty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «off duty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/off duty

لغات نزدیک off duty

پیشنهاد بهبود معانی