با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Oleaginous

ˌoʊliˈædʒənəs ˌəʊliˈædʒɪnəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
شبیه روغن، دارای خواص روغن، روغنی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد oleaginous

  1. adjective Having the qualities of fat
    Synonyms: oily, greasy, fat, fatty, adipose, unctuous, suety, buttery, fulsome, smarmy, soapy, sebaceous
  2. adjective Affectedly and self-servingly earnest
    Synonyms: fulsome, oily, sleek, smarmy, unctuous

ارجاع به لغت oleaginous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «oleaginous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/oleaginous

لغات نزدیک oleaginous

پیشنهاد بهبود معانی