امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Omnipresent

ˌɑːmnɪˈpreznt ˌɒmnɪˈpreznt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
حاضر در همه‌جا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد omnipresent

  1. adjective all-present
    Synonyms:
    everywhere infinite pervading pervasive ubiquitary ubiquitous universal

ارجاع به لغت omnipresent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «omnipresent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/omnipresent

لغات نزدیک omnipresent

پیشنهاد بهبود معانی