با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    On Purpose

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    collocation B1
    عمداً، به عمد
    collocation
    عمدی، به‌عمد، تعمدی، دانسته، آگاهانه
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد on purpose

    1. adverb done of one's own free will
      Synonyms: after consideration, by design, calculatingly, consciously, deliberately, designed, freely, in cold blood, intentionally, knowingly, of one's own free will, premeditatedly, premeditatively, purposefully, purposely, purposively, voluntarily, willfully, with eyes wide open, with full intent, wittingly

    ارجاع به لغت on purpose

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «on purpose» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/on-purpose

    لغات نزدیک on purpose

    پیشنهاد بهبود معانی