امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

One-two (punch)

wʌnˈtuːˈpəntʃ wʌntuːpʌntʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun
(بوکس) دو مشت پشت سر هم، ضربه‌ی دوگانه، ضربه‌ای با دست چپ و به‌دنبالِ آن ضربه‌ای با دست راست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The boxer's one-two punch was feared by his opponents in the ring.
- حریفانش از ضربه‌ی دوگانه‌ی آن بوکسور در رینگ می‌ترسیدند.
- The boxer put his opponent in a daze with a flurry of punches, then brought him down to the mat with the one-two punch.
- بوکسور حریفش را با مشت‌های متوالی گیج کرد و سپس او را با ضربه‌ی دوگانه از تشک خارج کرد.
noun
دو یا چند رویداد یا اتفاق یا موضوعِ ناخوشایند که با هم اتفاق رخ می‌دهند، توالی دو یا چند رخداد منفی و بد پشت سر هم
- The arts center was defeated by a one-two punch: loss of funding and a steep hike in rents.
- این مرکز هنری با با دو رخداد ناخوشایند دست به گریبان شد. اولی از دست‌دادن بودجه و دومی افزایش شدید اجاره‌بها.
- Heart disease took a one-two punch.
- بیماری قلبی دو اتفاق ناخوشایند به‌دنبال داشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد one-two (punch)

  1. noun one hit followed by another
    Synonyms:
    jab and cross the old one-two the one-two

ارجاع به لغت one-two (punch)

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «one-two (punch)» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/one-two-punch

لغات نزدیک one-two (punch)

پیشنهاد بهبود معانی