- The road is open again.
- راه دوباره باز است.
- The store is open from 9 to 5.
- مغازه از 9 تا 5 باز است.
- Leave my hours open on Friday.
- در جمعه ساعات مرا آزاد بگذار.
- The exhibit is open to the public.
- نمایشگاه به روی همگان باز است.
- مسابقهای که همه میتوانند در آن شرکت کنند
- This house is open to all who need help.
- این خانه همهی کسانی را که نیاز به کمک دارند، میپذیرد.
- تعرفهی انتخاباتی غیرمحرمانه
- Now you can lay open all your plans.
- اکنون میتوانی همهی نقشههای خود را آشکار کنی.
- The invitation is still open.
- دعوت هنوز پا برجا است.
- دهکدهی بی بارو (بیحصار)
- The buds are beginning to open.
- شکوفهها دارند باز میشوند.
- He is frank and open in speech.
- در سخن رک و رو راست است.
- He is open about his intentions.
- او مقاصد خود را پوشیده نمیکند.
- Please be open with me!
- لطفاً با من رو راست باش!
- در معرض عفونت، گندش پذیر
- We are open to any suggestions.
- ما هرگونه پیشنهادی را پذیرا هستیم.
- قابلبازبینی و بررسی کردن
- There are two solutions open to us.
- دو راه حل به روی ما باز است (برایمان وجود دارد).
- کسی هنوز برای آن کار استخدام نشده است.
- The door opened and my mother entered smiling.
- در باز شد و مادرم لبخند زنان وارد شد.
- She opened her eyes slowly.
- به آهستگی چشمهای خود را باز کرد.
- At what time do they open the store?
- چه ساعتی فروشگاه را باز میکنند؟
- After the earthquake, it took them two days to open the road.
- پس از زمین لرزه دو روزه راه را باز کردند.
- Open your heart to mercy.
- به دل خودت مروت راه بده.
- They opened new lands for settlement.
- سرزمینهای تازهای را برای ماندگاری مفتوح کردند.
- the time will come when they will open tavern doors
- آید آنگه که در میکدهها بگشایند
- The doctor opened the boil.
- دکتر کورک را شکافت.
- They plan to open the tombs of ancient Egyptian kings.
- آنها در نظر دارند گور شاهان مصر باستان را بشکافند.
- She will open her campaign soon.
- او بهزودی مبارزهی انتخاباتی خود را شروع خواهد کرد.
- The opera season opens on Friday.
- فصل اپرا جمعه شروع میشود.
- All the rooms open onto a long hall.
- همهی اتاقها به سرسرای درازی راه دارند.
- This door opens toward the garden.
- این در به باغ باز میشود.
- A lovely vista opened in front.
- منظرهی زیبایی جلو ما ظاهر شد.
- The artillery opened on the enemy.
- توپخانه بر روی دشمن آتش گشود.
- They ran out of the forest and into the open.
- آنها از جنگل به سوی زمین باز دویدند.
- I spent the night in the open.
- شب را در دشت به سر آوردم.
- Tomatoes grown in the open.
- گوجهفرنگی که در هوای آزاد (نه در گلخانه و غیره) پرورش یافته است.
- دریاچهی آزاد از یخ (و قابل کشتیرانی)