امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Opera

    ˈɑːpərə ˈɒprə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      operas

    معنی

    noun A2
    اپرا، تماشاخانه، آهنگ اپرا

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد opera

    1. noun A play having all or most of its text set to music, with arias, recitatives, choruses, duets, trios, etc. sung to orchestral accompaniment, usually characterized by elaborate costuming, scenery, and choreography
      Synonyms:
      libretto musical drama opera score aida opera-house opera performance musical theater works titles volumes publications
    1. noun A musical work that has been created
      Synonyms:
      pieces works masterpieces products creations compositions productions

    ارجاع به لغت opera

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «opera» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/opera

    لغات نزدیک opera

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return squid