امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Opiate

ˈoʊpiət ˈəʊpiət / / -eɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive adjective adverb
افیون‌دار، خواب‌آور، مخدر، تکسین‌دهنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Codeine is a good opiate.
- کدئین ماده‌ی آرام‌بخش خوبی است.
- Marx called religion "the opiate of the masses."
- مارکس مذهب را «افیون توده‌ها» نامید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد opiate

  1. noun Anything that pacifies
    Synonyms: sedative, hypnotic, tranquilizer, anodyne, narcotic, soporific, pacifier, depressant, dope, dormitive, downer, drug, somnifacient, opium
  2. noun A pacifying drug
    Synonyms: drug, morphine, hallucinogen, codeine, narcotic, opium derivative, dope
  3. adjective Inducing sleep or sedation
    Synonyms: hypnotic, narcotic, sedative, sleepy, slumberous, somnifacient, somniferous, somnific, somnolent, soporific
  4. verb To administer or add a drug to
    Synonyms: dose, drug, medicate, narcotize, physic

ارجاع به لغت opiate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «opiate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/opiate

لغات نزدیک opiate

پیشنهاد بهبود معانی