امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Opulence

ˈɑːpjələns ˈɒpjʊləns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

توانگری، دولتمندی، وفور، سرشار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد opulence

  1. noun wealth
    Synonyms:
    abundance affluence belongings excess fortune goods lap of luxury lavishness luxury means money plenitude possessions property prosperity prosperousness riches stocks and bonds substance substantiality

ارجاع به لغت opulence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «opulence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/opulence

لغات نزدیک opulence

پیشنهاد بهبود معانی