امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Oration

    əˈreɪʃn / / ɔː- əˈreɪʃn / / ɔː-
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      orations

    معنی

    noun
    نطق، سخنرانی، فصاحت و بلاغت، خطابه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد oration

    1. noun speech
      Synonyms:
      address chalk talk declamation discourse harangue homily lecture pep talk pitch sermon soapbox spiel
      Antonyms:
      print writing

    ارجاع به لغت oration

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «oration» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/oration

    لغات نزدیک oration

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return