امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Oregano

əˈreɡənoʊ ˌɒːrɪˈɡɑːnəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
گیاه‌شناسی پونه‌ی کوهی، مرزنگوش، آویشن‌ کوهی‌، مرزنجوش link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The pizza needed more oregano to enhance its flavor.
- برای افزودن طعم به پیتزا به پونه‌ی کوهی بیشتری نیاز داشت.
- She sprinkled a pinch of oregano on the tomato sauce before baking it.
- او پیش‌از پختن سس گوجه‌فرنگی، کمی آویشن‌ کوهی روی آن پاشید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد oregano

  1. noun Pungent leaves used as seasoning with meats and fowl and in stews and soups and omelets
    Synonyms:
    marjoram pot marjoram wild marjoram winter sweet Origanum vulgare

ارجاع به لغت oregano

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «oregano» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/oregano

لغات نزدیک oregano

پیشنهاد بهبود معانی