امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Orotund

ˈɔːroʊtʌnd ˈɔːrəʊtʌnd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
رسا، نیرومند، قوی و واضح، بلند (درمورد صدا)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- His orotund voice filled the concert hall with a rich and resonant sound.
- صدای رسای او سالن کنسرت را با صدایی غنی و پرطنین پر کرد.
- Her orotund laugh echoed through the room.
- صدای خنده‌ی بلند او در اتاق پیچید.
adjective
پرطمطراق، فاخر، شکوهمند، شوکتمند، مجلل (درمورد یک متن)
- The professor delivered an orotund lecture.
- استاد یک سخنرانی شکوهمند ارائه کرد.
- The orotund speech of the politician captivated the audience.
- سخنرانی فاخر این سیاست‌مدار، حضار را مجذوب خود کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد orotund

  1. adjective Characterized by language that is elevated and sometimes pompous in style
    Synonyms:
    aureate bombastic declamatory flowery fustian grandiloquent high-flown high-sounding magniloquent overblown rhetorical sonorous swollen
  1. adjective Having or producing a full, deep, or rich sound
    Synonyms:
    bombastic resonant rotund resounding round sonorous mellow plangent clear loud ringing pompous declamatory rich vibrant large showy stentorian tumid turgid pear-shaped

ارجاع به لغت orotund

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «orotund» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/orotund

لغات نزدیک orotund

پیشنهاد بهبود معانی