امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Orthodoxy

    ˈɔːrθədɑːksi ˈɔːθədɒksi
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    فریوری، راست دینی، ارتدکسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد orthodoxy

    1. noun The quality of being orthodox (especially in religion)
      Synonyms:
      dogma belief doctrine tradition
      Antonyms:
      unorthodoxy

    ارجاع به لغت orthodoxy

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «orthodoxy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/orthodoxy

    لغات نزدیک orthodoxy

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return