با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Orthography

ɔːˈθɑːɡrəfi ɔːˈθɒɡrəfi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
درست‌نویسی، املا، املا صحیح
- an orthography examination
- امتحان املا
- orthography class
- کلاس املا
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد orthography

  1. noun A method of representing the sounds of a language by written or printed symbols
    Synonyms: writing-system

ارجاع به لغت orthography

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «orthography» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/orthography

لغات نزدیک orthography

پیشنهاد بهبود معانی