امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Osmium

    ˈɑːzmiəm ˈɒzmiəm
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    نماد: Os

    عدد اتمی: 76

    جرم اتمی: 190.23

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    شیمی عنصر شیمیایی اسمیم، عنصر اسمیم
    لیست لغات شیمی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - Due to its rarity, osmium is more expensive than gold.
    - به‌دلیل کمیاب بودن، اسمیم گران‌تر از طلا است.
    - Osmium is one of the densest elements known to science.
    - اوسمیم یکی از چگال‌ترین عناصر شناخته‌شده در علم است.
    - The scientist studied the properties of osmium in her lab.
    - این دانشمند خواص اسمیم را در آزمایشگاه خود بررسی کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد osmium

    1. noun a hard brittle blue-grey or blue-black metallic element that is one of the platinum metals; the heaviest metal known

    ارجاع به لغت osmium

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «osmium» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/osmium

    لغات نزدیک osmium

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند