امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ostrich

ˈɒː- / / ˈɑː- ˈɒstrɪtʃ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    ostriches

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun
جانورشناسی شترمرغ (گونه‌ای از پرندگان آفریقایی که گردن دراز و پاهای بلندی دارد و قادر به پرواز کردن نیست) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- An ostrich can weigh up to 350 pounds.
- شترمرغ می‌تواند تا ۳۵۰ پوند وزن داشته باشد.
- The ostrich laid several large eggs in its nest.
- شترمرغ در لانه‌ی خود چندین تخم بزرگ گذاشته بود.
- Ostriches are known for their impressive speed.
- شترمرغ‌ها به‌‌دلیل سرعت چشمگیرشان شناخته‌شده هستند.
noun countable informal
آدم مرغ‌دل، آدم بزدل (کسی که از ترس رویارویی با مشکل، از آن اجتناب کرده و آن را انکار می‌کند)
- She acted like an ostrich, ignoring the mounting evidence of the crisis.
- او همچون فردی بزدل شواهد فزاینده‌ی بحران را نادیده گرفت.
- As an ostrich, he thought ignoring the conflict would make it disappear.
- به‌عنوان فردی مرغ‌دل، او فکر می‌کرد که نادیده گرفتن مشکل باعث ناپدید شدن آن خواهد شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ostrich

  1. noun fast-running African flightless bird with two-toed feet; largest living bird
    Synonyms:
    emu struthio-camelus kiwi ratite
  1. noun someone who says that a problem does not exist, because they do not want to deal with it

Idioms

  • an ostrich with its head in the sand

    (شترمرغی که سرش را زیر شن می‌کند و فکر می‌کند کسی او را نمی‌بیند) شخصی که واقعیت را نمی‌بیند

ارجاع به لغت ostrich

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ostrich» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ostrich

لغات نزدیک ostrich

پیشنهاد بهبود معانی