امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Out Of Work

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

idiom
بیکار، بدون شغل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد out of work

  1. adjective not employed
    Synonyms:
    between jobs collecting unemployment idle jobless laid off on the dole out of a job unemployed
    Antonyms:
    employed

ارجاع به لغت out of work

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «out of work» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/out of work

لغات نزدیک out of work

پیشنهاد بهبود معانی