امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Out Cold

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective slang
(عامیانه) بیهوش، ازهوش‌رفته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- He drank until he was out cold.
- به‌قدری نوشیدنی خورد که از هوش رفت.
- You were knocked out cold.
- سرت آسیب دید و بیهوش شدی.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد out cold

  1. adjective unconscious
    Synonyms:
    benumbed blacked out comatose dead to the world down for the count drowsy feeling no pain flattened in a trance numb on the canvas out out like a light passed out put away senseless zonked
  1. adverb unconscious
    Synonyms:
    anesthetized comatose dead to the world down for the count fast asleep oblivious out like a light out of it sound asleep zonked out

ارجاع به لغت out cold

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «out cold» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/out-cold

لغات نزدیک out cold

پیشنهاد بهبود معانی