با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    Out-of-the-way

    ˌaʊtəvðəˈweɪ ˌaʊtəvðəˈweɪ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    دوردست، پرت، دورافتاده، کمتر شناخته‌شده، تا حدودی ناآشنا (مکان یا مسیر و غیره که از مکان‌هایی که افراد زیادی در آن زندگی می‌کنند یا معمولاً می‌روند دور است)
    - The out-of-the-way restaurant we tried had the most delicious food.
    - رستوران دورافتاده‌ای که ما رفتیم، خوشمزه‌ترین غذاها را داشت.
    - His out-of-the-way house was located at the end of a long, winding road.
    - خانه‌ی دوردست او در انتهای جاده‌ای طولانی و پرپیچ‌وخم قرار داشت.
    adjective
    نامتعارف، غیرعادی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد out-of-the-way

    1. adjective Remote
      Synonyms: isolated, remote, secluded, distant, far-off, obscure, removed, back, insular, lonely, lonesome, off-the-beaten-track, outlying, solitary
    2. adjective Strange
      Synonyms: bizarre, odd, weird

    ارجاع به لغت out-of-the-way

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «out-of-the-way» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/out-of-the-way

    لغات نزدیک out-of-the-way

    پیشنهاد بهبود معانی