با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Outbound

ˈaʊtbaʊnd ˈaʊtbaʊnd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
رهسپار دریا، عازم ناحیه دور دست
- inbound and outbound trains
- قطارهای ورودی و خروجی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد outbound

  1. adjective That is going out or leaving
    Synonyms: outward, outward-bound

ارجاع به لغت outbound

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outbound» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/outbound

لغات نزدیک outbound

پیشنهاد بهبود معانی