امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Outing

ˈaʊtɪŋ ˈaʊtɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    outings

معنی و نمونه‌جمله

noun countable C1
سفر گردش بیرون شهر، تفرج، وابسته به گردش یا سفر کوتاه link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی سفر

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- an evening outing
- گشت و گردش سرشب
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد outing

  1. noun short trip
    Synonyms:
    airing drive excursion expedition jaunt junket long weekend picnic pleasure trip roundabout spin vacation weekend
  1. noun politically motivated exposure of another’s secrets
    Synonyms:
    announcement declaration demystification disclosure proclamation revealing tossing uncloseting unmasking

ارجاع به لغت outing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/outing

لغات نزدیک outing

پیشنهاد بهبود معانی