امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Outlast

ˌaʊtˈlæst aʊtˈlɑːst
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    outlasted
  • شکل سوم:

    outlasted
  • سوم‌شخص مفرد:

    outlasts
  • وجه وصفی حال:

    outlasting

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
بیشتر طول کشیدن از، بیشتر زنده بودن از

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- She outlasted her son by ten years.
- او ده سال پس از مرگ پسرش زنده بود.
- Customs that had outlasted their usefulness were discarded.
- سنت‌هایی که بی‌فایده شده بودند، کنار گذاشته شدند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد outlast

  1. verb endure beyond another
    Synonyms:
    hang on outlive outstay outwear remain survive
    Antonyms:
    fail fall apart lose peter out shoot succumb

Idioms

ارجاع به لغت outlast

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outlast» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/outlast

لغات نزدیک outlast

پیشنهاد بهبود معانی