امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Outmoded

ˌaʊtˈmoʊdɪd aʊtˈməʊdɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
غیرمتداول، ازمدافتاده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- outmoded methods
- روش‌های عهد دقیانوس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد outmoded

  1. adjective obsolete, old-fashioned
    Synonyms:
    anachronistic antediluvian antiquated antique archaic behind the times bent bygone dated dead démodé dinosaur disused extinct fossilized has-been horse and buggy moldy moth-eaten musty obsolescent obsolete olden old-hat old-time out out-of-date out-of-style outworn passé superannuated superseded tired unfashionable unstylish unusable vintage
    Antonyms:
    current modern new new-fangled popular up-to-date

ارجاع به لغت outmoded

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outmoded» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/outmoded

لغات نزدیک outmoded

پیشنهاد بهبود معانی