با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Overstuff

American: ˈovərˌstəf British: ˈovərˌstəf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive
با اشیا زیاد انباشتن، بیش‌از‌حد لزوم انباشتن
- an overstuffed pillow
- متکای سفت (که در آن پر یا پنبه‌ی زیادی چپانده‌اند)
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت overstuff

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overstuff» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/overstuff

لغات نزدیک overstuff

پیشنهاد بهبود معانی