امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Oxygenate

    ˈɑːksɪdʒəneɪt ˈɒksɪdʒəneɪt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      oxygenated

    • شکل سوم:

      oxygenated

    • سوم‌شخص مفرد:

      oxygenates

    • وجه وصفی حال:

      oxygenating

    معنی

    noun
    اکسیژن زدن، اکسیژن آمیختن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد oxygenate

    1. verb Impregnate, combine, or supply with oxygen
      Synonyms:
      aerate oxygenize oxygenise

    ارجاع به لغت oxygenate

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «oxygenate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/oxygenate

    لغات نزدیک oxygenate

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return