با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Paper Knife

ˈpeɪpərˈnaɪf ˈpeɪpənaɪf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
انگلیسی بریتانیایی چاقوی پاکت نامه
- I always keep a paper knife handy to open letters without tearing them.
- من همیشه یک چاقوی پاکت نامه برای باز کردن نامه‌ها بدون پاره کردن آن‌ها در دست دارم.
- The paper knife on my desk is adorned with intricate carvings.
- چاقوی پاکت نامه روی میزم با کنده‌کاری‌های پیچیده تزئین شده است.
noun countable
چاقوی کاغذبری، کارد قطاعی
- She carefully sharpened the blade of her paper knife.
- تیغه چاقوی کاغذی‌بری‌اش را با دقت تیز کرد.
- The old, rusty paper knife was no longer effective.
- کارد قطاعی کهنه و زنگ‌زده دیگر مفید نبود.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت paper knife

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «paper knife» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/paper-knife

لغات نزدیک paper knife

پیشنهاد بهبود معانی