امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Parquet

pɑːrˈkeɪ ˈpɑːkeɪ / / ˈpɑːki
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive
کف‌پوش، چوب‌فرش، آجر موزاییک، آجر چوبی کف اطاق، محل ارکستر نمایش، پایین صحنه، با چوب فرش کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد parquet

  1. noun A floor made of parquetry
    Synonyms: tiling, inlay, parquet floor, mosaic

ارجاع به لغت parquet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «parquet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/parquet

لغات نزدیک parquet

پیشنهاد بهبود معانی