امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Parson

ˈpɑːrsn ˈpɑːsn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
کشیش بخش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد parson

  1. noun cleric
    Synonyms:
    chaplain churchman/woman clergyman/woman ecclesiastic minister padre pastor preacher priest rector reverend vicar

ارجاع به لغت parson

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «parson» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/parson

لغات نزدیک parson

پیشنهاد بهبود معانی