امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pawnbroker

ˈpɒːnˌbroʊkər ˈpɔːnˌbrəʊkə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
بنگاه رهنی، گروگیر، وام ده، مرتهن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pawnbroker

  1. noun
    Synonyms:
    moneylender broker usurer moneymonger lumberer loan-shark shylock

Collocations

ارجاع به لغت pawnbroker

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pawnbroker» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pawnbroker

لغات نزدیک pawnbroker

پیشنهاد بهبود معانی