امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pay Back

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb
بازپرداخت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
phrasal verb
تلافی کردن، جبران کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pay back

  1. phrasal verb Pay an amount of money owed to another (to repay)
  1. phrasal verb Exact revenge

ارجاع به لغت pay back

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pay back» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pay-back

لغات نزدیک pay back

پیشنهاد بهبود معانی