با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Pea

piː piː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    peas

توضیحات

همچنین می‌توان از شکل جمع pease به‌ جای peas استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1
گیاه‌شناسی نخودفرنگی، نخودسبز
- I love eating peas with my dinner.
- من عاشق خوردن نخودفرنگی همراه شامم هستم.
- My favorite soup is pea soup.
- سوپ موردعلاقه‌ی من سوپ نخودفرنگی است.
- The pea rolled off the plate and onto the floor.
- نخودفرنگی از بشقاب غلتید و روی زمین افتاد.
noun countable
گیاه‌شناسی غلاف نخودفرنگی، غلاف نخودسبز
- The peas were bursting with plump, green seeds.
- غلاف‌های نخودفرنگی از دانه‌های چاق و سبز ترکیده بودند.
- The toddler picked up a single pea and examined it curiously.
- کودک نوپا یک غلاف نخودفرنگی را برداشت و با کنجکاوی آن را بررسی کرد.
noun countable
شبه نخودفرنگی (ازنظر اندازه یا شکل)
- The doctor discovered a small, round pea-sized lump on his patient's neck.
- دکتر یک توده‌ی کوچک و گرد به‌اندازه‌ی نخود را روی گردن بیمارش پیدا کرد.
- She carefully placed each pea in its designated spot on the game board.
- او بااحتیاط هر شبه نخود را در محل تعیین‌شده‌ی خود روی تخته‌ی بازی قرار داد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pea

  1. noun A leguminous plant of the genus Pisum with small white flowers and long green pods containing edible green seeds
    Synonyms: bean, identical, the same, pea plant, caper, similar, legume, pod

Collocations

Idioms

ارجاع به لغت pea

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pea» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pea

لغات نزدیک pea

پیشنهاد بهبود معانی