امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Pedagogical

    ˌpedəˈɡɑːdʒɪk ˌpedəˈɡɑːdʒɪkl ˌpedəˈɡɒdʒɪk
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    این لغت به شکل pedagogic نیز نوشته می‌شود ولی شکل نوشتاری pedagogical رایج است.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    مربوط به آموزشگری، مربوط به پداگوژی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The school implemented a new pedagogical method to enhance student engagement and learning.
    - مدرسه روش آموزشگری جدیدی را برای افزایش تعامل و یادگیری دانش‌آموزان اجرا کرد.
    - The professor's pedagogic style of teaching encourages critical thinking and problem-solving skills.
    - سبک پداگوژی استاد در تدریس، تفکر انتقادی و مهارت‌های حل مسئله را برمی‌انگیزد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد pedagogical

    1. adjective Of or relating to pedagogy
      Synonyms: pedagogic

    ارجاع به لغت pedagogical

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «pedagogical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pedagogical

    لغات نزدیک pedagogical

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند