امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pellucid

pɪˈluːsɪd pɪˈluːsɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

شفاف، حائل ماورا ، بلورین، روشن، سلیس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- pellucid water
- آب زلال
- pellucid as crystal
- شفاف همچون بلور
- pellucid handwriting
- خط خوانا
- pellucid thoughts
- افکار روشن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pellucid

  1. adjective Transparent
    Synonyms: clear, transparent, limpid, crystalline, crystal clear, translucent, lucid, bright, comprehensible, crystalling, explicit, see-through, luminous, plain, luculent, simple, perspicuous
  2. adjective Explicit
    Synonyms: clear, simple, crystal clear, crystalline, limpid, lucid, see-through, plain, transparent
  3. adjective Admitting the passage of light; transparent or translucent.
    Synonyms: clear

ارجاع به لغت pellucid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pellucid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pellucid

لغات نزدیک pellucid

پیشنهاد بهبود معانی