امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Penchant

ˈpentʃənt ˈpɒnʃɒn / / ˈpentʃənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
میل شدید، علاقه، ذوق، میل وافر، آمادگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- a penchant for art
- گرایش نسبت به هنر
- a penchant for criticism that often offended
- تمایل به انتقاد که غالباً موجب رنجش می‌شد
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد penchant

  1. noun fondness, inclination
    Synonyms:
    affection affinity attachment bias disposition druthers inclining itch leaning liking partiality predilection predisposition proclivity proneness propensity taste tendency tilt turn weakness yen
    Antonyms:
    dislike hate hatred indifference

ارجاع به لغت penchant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «penchant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/penchant

لغات نزدیک penchant

پیشنهاد بهبود معانی