امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Per Capita

    ˈpɜrːˈkæpətə pɜːpəˈkæpɪtə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    (لاتین) سرانه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - per capita income
    - درآمد سرانه
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد per capita

    1. noun per person
      Synonyms:
      per head per unit of population proportionately

    ارجاع به لغت per capita

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «per capita» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/per capita

    لغات نزدیک per capita

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return