با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Peregrination

ˌperəɡrəˈneɪʃn ˌperəɡrəˈneɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun countable
سفر مسافرت دور، جهانگردی، دربه‌دری، سفر طولانی معمولا به صورت پیاده به منظور سیاحت یا جهانگردی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد peregrination

  1. noun
    Synonyms: expedition, hiking, jaunt, journey, roaming, roving, travels, traversing, trip

ارجاع به لغت peregrination

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «peregrination» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/peregrination

لغات نزدیک peregrination

پیشنهاد بهبود معانی