امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Perfectionist

    pərˈfekʃnɪst pəˈfekʃnɪst
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      perfectionists

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    کمال‌گرا، آدم وسواسی (برای خوب انجام دادن هر کار)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - Sarah is a perfectionist when it comes to her work.
    - سارا وقتی صحبت کارش در میان باشد، کمال‌گراست.
    - Being a perfectionist can be both a blessing and a curse.
    - کمال‌گرا بودن می‌تواند هم نعمت و هم مصیبت باشد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد perfectionist

    1. noun stickler
      Synonyms: formalist, fussbudget, fusspot, idealist, nit-picker, purist, quibbler

    لغات هم‌خانواده perfectionist

    ارجاع به لغت perfectionist

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «perfectionist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/perfectionist

    لغات نزدیک perfectionist

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند