امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Perquisite

    ˈpɜːrkwəzət ˈpɜːkwɪzɪt
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    حقوق چیز اکتسابی، عایدی اکتسابی، حاصل، زحمت و هنر شخصی، عایدی اضافه بر حقوق
    لغات تخصصی حقوق در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - The perquisites of this job also include a house and a car.
    - مزایای این شغل شامل اتومبیل و منزل نیز می‌شود.
    - a restaurant waiter's wages and perquisites
    - مزد و انعام‌های پیش‌خدمت رستوران
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد perquisite

    1. noun fringe benefit
      Synonyms: advantage, bonus, dividend, extra, gratuity, gravy, lagniappe, largess, perk, plus, reward, tip

    ارجاع به لغت perquisite

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «perquisite» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/perquisite

    لغات نزدیک perquisite

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند